این سوالی است که همواره ذهن انسان ها را درگیر خود می کند. در این مقاله، جدیدترین تحقیقات و اکتشافات مربوط به جستجوی حیات فرازمینی در رابطه با موجودات فضایی را بررسی خواهیم کرد. پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
حیات بیگانه یا حیات فرازمینی، حیات فرضی است که احتمالاً می تواند در خارج از زمین وجود داشته باشد، و منشأ آن در زمین نیست. زندگی بیگانه می تواند از اشکال ساده زندگی، مانند باکتری ها و باستانی ها، تا موجودات باهوش و حتی عاقل باشد. در تئوری، حیات بیگانه می تواند کم و بیش مانند حیات روی زمین پیشرفته باشد. علم حیات فرازمینی را اختروبیولوژی می نامند.
تحقیقات با هدف کشف حیات فرازمینی از اواسط قرن بیستم ادامه داشته است و این موضوع در آثار علمی تخیلی مورد توجه قرار گرفته است. تا به امروز، هیچ حیاتی در خارج از زمین پیدا نشده است، و هیچ مدرکی وجود ندارد که حیات بیگانه تا به حال از سیاره ما بازدید کرده یا با آن تماس داشته باشد. با این حال، تحولات در درک ما از جهان همچنان از این ایده که حیات بیگانه امکان پذیر است پشتیبانی می کند، و در این مقاله، برخی از دلایل این موضوع را بررسی خواهیم کرد.
یک پژوهش که با بودجه ناسا انجام شده است ، امیدوار است به این سوال پاسخ دهد: در سال 1995، اخترفیزیکدانان مایکل مایور و دیدیه کوئلوز اولین سیاره فراخورشیدی را کشف کردند. دنیای وسیع و غیر مهمانپذیر، معروف به 51 Pegasi b، دلیلی بر این بود که سیارات به دور ستارگان خورشید مانند فراتر از منظومه شمسی میچرخند و نظریه غالب تشکیل سیارات را به چالش میکشند. کمی بیش از چهار روز زمینی طول کشید تا به دور ستاره خود بچرخد، و تا به حال تصور می شد که هیچ سیاره ای نمی تواند از دمای فوق العاده بالا و سایر پیامدهای مرتبط با نزدیک بودن به میزبان خود دوام بیاورد. از آن زمان تاکنون، بیش از 4000 سیاره فراخورشیدی دیگر کشف شده است، از جمله سیارات زمین مانند که می توانند پتانسیل نگهداری حیات را داشته باشند. آیا موجودات فضایی وجود دارند؟ این یک سوال آشنا است که مفاهیم آن در فیلمهای بیشماری، رمانهای علمی تخیلی و دیگر اشکال رسانهها و ادبیات تصور و بررسی شده است. سیارات فراخورشیدی ممکن است نقش مهمی در یافتن پاسخی برای این سوال داشته باشند، اما ابتدا دانشمندان باید دریابند که چه ویژگیهایی نشان میدهند که حیات وجود دارد یا بوده است. در سالهای اخیر، اخترشناسان زمان زیادی را صرف تلاش برای کشف آثاری از اشکال ساده حیات کردهاند که به عنوان «امضای زیستی» در سایر نقاط جهان شناخته میشوند. با این حال، اگر یک سیاره بیگانه خانه حیات هوشمندی بود که یک تمدن تکنولوژیکی ایجاد کرد، آیا میتوانست «تکنوسیاتورهایی» وجود داشته باشد که بتوان از زمین شناسایی کرد؟ این سوالی است که آدام فرانک، استاد فیزیک و نجوم در دانشگاه روچستر، سعی دارد به آن پاسخ دهد.
ناسا به فرانک کمک مالی داده است تا شروع به مطالعه امضاهای فنی کند تا ببیند آیا نشانه هایی وجود دارد که نشان دهد فناوری در سیارات دیگر استفاده شده است یا خیر. این سرمایه گذاری جدید هیجان انگیز در جستجوی هوش فرازمینی (SETI) بر روی هزاران سیاره فراخورشیدی، هم در داخل و هم خارج از منطقه قابل سکونت که در آن حیات پتانسیل شکل گیری دارد، تمرکز خواهد کرد. این نشان دهنده تغییر در ماهیت جستجوی حیات بیگانه است. این بر اساس این تصور است که هر تمدنی باید راهی برای تولید انرژی پیدا کند و اشکال انرژی که وجود دارد محدود است. بعلاوه، با وجود انبوهی از اشکال حیات که وجود دارد، حیات باید در همان قوانین فیزیکی و شیمیایی که زیربنای جهان هستی است، ریشه داشته باشد. به همین ترتیب، هر فناوری باید مبتنی بر شیمی و فیزیک باشد و به محققان این امکان را می دهد که از دانش خود در مورد این موضوعات برای اطلاع رسانی کار خود در مورد رویدادها و شرایط در سایر نقاط جهان استفاده کنند. این پروژه با تمرکز بر دو امضای فنی ممکن شروع می شود که ممکن است نشان دهنده فعالیت فناوری در سیارات دیگر باشد. اینها هستند:
یافتههای این مطالعه در یک کاتالوگ آنلاین از امضاهای فناوری جمعآوری میشود که اخترفیزیکدانان میتوانند هنگام جمعآوری دادههای بیشتر با آن مقایسه کنند و احتمالاً ما را یک گام به کشف وجود بیگانگان نزدیکتر میکند.
در یک ویژه بشقاب پرنده از The Infinite Monkey Cage، برایان کاکس و رابین اینس با کمدین کمدین، لوسی بومونت، ستاره شناس مگی آدرین-پوکاک، اخترفیزیکدان پروفسور تیم اوبراین، و مجری علم دالاس کمپبل، به ملاقات نزدیک از نوع اول می پیوندند. سوال کاوشگر: آیا حیات بیگانه وجود دارد؟ همه موافق هستند که پاسخ احتمالاً بله است. بنابراین آیا به زودی با فرازمینی ها تماس خواهیم گرفت یا نه!؟
اعداد حاکی از وجود بیگانگان است از نظر احتمال، منطقی است که فکر کنیم زندگی بیگانه در جایی در جهان وجود دارد. تنها در کهکشان ما 300 میلیارد ستاره وجود دارد که سیارات جدیدی در اطراف آنها کشف شده است. فقط در کهکشان ما حدود 4000 سیاره فراخورشیدی وجود دارد. وقتی این واقعیت را در نظر می گیریم که حدود 200 میلیارد کهکشان در جهان به عنوان یک کل وجود دارد، کوته فکری است که فرض کنیم زندگی فقط در زمین وجود دارد. ما در حال حاضر صدها سیاره را کشف کرده ایم که می توانند دارای حیات باشند تکنیکی به نام طیفسنجی به ما امکان میدهد اتمسفر سیارات فراخورشیدی را اندازهگیری کنیم تا ببینیم آیا آنها حاوی همان موادی هستند که در جو زمین ظاهر میشوند یا خیر. در حالی که این تایید نمی کند که حیات بیگانه وجود دارد، اما نشان می دهد که ممکن است. حتی روی زمین، زندگی در مکانهایی وجود دارد که قبلاً غیرممکن میدانستیم ما میکروبهایی را یافتهایم که در مکانهایی روی زمین زنده میمانند که در غیر این صورت غیرممکن تصور میشد. شکلهای حیات مبتنی بر DNA آشنا در اعماق اقیانوس، در گودالهایی که نور خورشید به آن دست نخورده است، کشف شدهاند. در حالی که فرض بر این بود که حیات فقط در سیارهای در فاصله معینی از ستاره محلی آن وجود دارد، کشف حیات روی زمین در مکانهایی که تاکنون غیرقابل تصور بود، به این احتمال اشاره میکند که مکانهای دیگر کیهان، بهعنوان مثال قمرها، ممکن است بتواند از زندگی نیز حمایت کند.
زندگی در جای دیگر جهان ممکن است زندگی هوشمندانه نباشد در حالی که بسیاری از دانشمندان به یافتن حیات در جای دیگری در کیهان خوش بین هستند، این امر مسلم نیست که حیات هوشمند باشد. این تنها بخش کوچکی از تاریخ زمین است که حیات هوشمند را به نمایش گذاشته است. برای میلیاردها سال، سیاره ما محل زندگی باکتریایی بسیار ساده بود. برای تماس حیات بیگانه با زمین، باید بسیار پیشرفته باشد. حتی اگر اشکال حیات هوشمند وجود داشته باشد، شرایط آنها ممکن است تماس با ما را دشوار کند با وجود 300 میلیارد ستاره، چندین منظومه شمسی و حدود 10 میلیارد سالی که ممکن است تمدنی در کهکشان ما شکل گرفته باشد، عوامل مهم دیگری نیز وجود دارد که باید در نظر بگیریم. تنها نمونه زندگی ما برای قضاوت در مورد حیات بیگانگان، حیاتی است که روی زمین وجود دارد. با در نظر گرفتن این موضوع، اخترشناس مگی آدرین-پوک فکر می کند که برای ما مهم است که خارج از چارچوب فکر کنیم. به عنوان مثال، او این ایده را مطرح می کند که سیارات نزدیک به ستارگان فعال ممکن است دارای حیاتی باشند که در زیر زمین وجود دارد، که تشخیص آن را دشوارتر می کند. روشهایی که میخواهیم برای برقراری ارتباط استفاده کنیم، ممکن است در تضاد با اشکال بالقوه زندگی باشد از دهه 1960، ما از تلسکوپ های رادیویی برای بررسی سیگنال های تمدن های فرازمینی استفاده کرده ایم. با این حال، اینها وابسته به تمدن هایی هستند که از فناوری مشابه استفاده می کنند، و این تنها یکی از راه های انسان است که شکل حیات می تواند سیگنال ارسال کند. این احتمال را باز می کند که ممکن است روش درستی را انجام نداده باشیم.
از آنجایی که ستاره ها بسیار دور هستند، ممکن است سال ها طول بکشد تا پیامی از حیات فرازمینی به ما برسد برخی از ستارگان در وسط کهکشان راه شیری 25000 سال نوری از ما فاصله دارند. این به این معنی است که پیامی که از این منطقه ارسال میشود حدود 25000 سال طول میکشد تا فقط به ما برسد، بنابراین حتی اگر حیات بیگانه در آنجا وجود داشته باشد، فواصل وسیع درگیر مانع ایجاد میکند. تماس با حیات بیگانه مستلزم وجود آن هم زمان با ماست در حالی که ممکن است موجودات فرازمینی تلاش کرده باشند با زمین تماس بگیرند، ممکن است در هر زمانی قبل از وجود انسان رخ داده باشد، به این معنی که ما فقط از آن آگاه نیستیم. اگر هر دو تمدن با هم وجود نداشته باشند، ما هرگز با بیگانگان ملاقات نخواهیم کرد. ممکن است قبلاً آنها را از دست داده باشیم یا ممکن است در آینده زمانی که زندگی انسان به پایان رسیده است ظاهر شوند. ما هنوز قادر به سفر فضایی دوردست نیستیم، و این ممکن است برای هر تمدن بیگانه نیز صادق باشد
ما هنوز نمی توانیم یک فضاپیمای بزرگ بین ستاره ها بفرستیم. بیشترین کاری که می توانیم انجام دهیم ارسال امواج رادیویی با سرعت نور است. استیون هاوکینگ از مدافعان پروژه Breakthrough Starshot بود که در حال بررسی امکان استفاده از بادبان خورشیدی برای ارسال اجسام به منظومه شمسی است. با این حال، این تنها با 20 درصد سرعت نور حرکت می کند و با فناوری فعلی، ما فقط می توانیم چیزی با حداکثر وزن یک گرم ارسال کنیم. اگر فرازمینی ها وجود داشته باشند، ممکن است تمایلی به بازدید از زمین نداشته باشند حتی اگر تمدن های بیگانه با ظرفیت ارتباط با زمین وجود داشته باشند، ممکن است تمایلی به این کار نداشته باشند!
در این قسمت می خواهیم شما را با تعدادی از عبارت های مهم درباره زندگی فرازمینی آشنا کنیم:
منطقه قابل سکونت به فاصله ای از ستاره ای اشاره دارد که در آن آب می تواند در سطح سیارات در حال گردش وجود داشته باشد. این مناطق “مناطق طلایی” نامیده می شوند، زیرا آنها سیاراتی هستند که ممکن است شرایط برای زندگی مناسب باشد.
جستجوی حیات فرازمینی (SETI) یک اصطلاح کلی است که به جستجوهای علمی برای حیات فرازمینی هوشمند اشاره دارد. یک مثال نظارت بر تشعشعات الکترومغناطیسی برای نشانههایی از انتقال از تمدنها از سیارات دیگر است.
امضای زیستی چیزی است که حاکی از حضور یک فرآیند بیولوژیکی است که حاکی از حیات است. این می تواند شامل مواردی مانند یک ترکیب شیمیایی، یک ایزوتوپ یا یک جزء سلولی باشد. Technosignature چیست؟ Technosignature یا technomarker یک ویژگی یا اثری است که اثبات علمی فناوری گذشته یا فعلی را ارائه میکند. یکی از نمونههای امضای فنی، نشت تشعشع است.
تمام سیارات منظومه شمسی ما به دور خورشید می چرخند. سیاراتی که به دور ستارگان دیگر می چرخند به عنوان سیارات فراخورشیدی شناخته می شوند. ستاره شناس چیست؟ یک ستاره شناس دانشمندی است که حوزه مطالعاتی او بر روی سوالات خارج از محدوده زمین متمرکز است. آنها اجرام نجومی مانند ستاره ها، سیارات و قمرها را مطالعه می کنند و موضوعات مورد مطالعه آنها می تواند شامل مواردی مانند منشاء ستاره ها یا تشکیل کهکشان ها باشد.
معادله دریک معادله ای است که توسط فرانک دریک نوشته شده است و هدف آن محاسبه شانس یک تمدن بیگانه قابل تماس از سیاره دیگری در کهکشان راه شیری است. فرمول به صورت زیر است: N = R∗ x fp x ne x fl x fi × fc x L • N =
تعداد تمدن هایی در کهکشان ما که ارتباط با آنها ممکن است
اگر پیچیده به نظر می رسد، نگران نباشید – همینطور است! ما راه حل معادله را نمی دانیم و برای بدست آوردن مقدار N چندان کاربردی نیست. چهار پارامتر آخر معادله ناشناخته هستند و حدس زدن آنها دشوار است، بنابراین سودمندی معادله در حل آن نیست، بلکه در حل آن نهفته است. بلکه به عنوان یک سری سوالات به آن فکر کنید.
پارادوکس انریکو فرمی به این فکر می کند که چرا ما هیچ تمدن بیگانه ای را با توجه به عواملی مانند سن و اندازه کیهان و تعداد ستاره ها و سیارات موجود در آنجا شناسایی نکرده ایم. تلاشهای زیادی برای حل این پارادوکس انجام شده است، در کنار نظریههایی مبنی بر اینکه حیات بیگانه میتواند بدون اطلاع انسان وجود داشته باشد. چندین پاسخ ممکن برای پارادوکس فرمی وجود دارد. برای مثال:
جونتی هورنر، اختر زیست شناس، فکر می کند موجودات فضایی وجود دارند، اما نمی داند که آیا آنقدر نزدیک هستند که بتوانیم آنها را کشف کنیم. تعداد زیاد سیارات در کهکشان ما به تنهایی بعید به نظر می رسد که زمین تنها سیاره ای باشد که در آن حیات وجود دارد. با این حال، کهکشان ما 100000 سال نوری از سمتی به سمت دیگر فاصله دارد، و فواصل زیاد بین سایر سیارات بالقوه میزبان حیات، شنیدن سیگنالهای بیگانگان را برای ما تقریباً غیرممکن میکند – حداقل در عصر حاضر.
استیون تینگی، اخترفیزیکدان، فکر میکند که بیگانگان وجود دارند، اما تعریف واژه «بیگانه» به معنای همه نوع زندگی ساکن در مکانهایی غیر از زمین واضح است. این شامل باکتری هایی است که در جایی غیر از سیاره ما یافت می شوند. زندگی بالقوه می تواند ابتدایی یا پیشرفته باشد، در حالی که این احتمال وجود دارد که با مجموعه ای کاملا متفاوت از قوانین بازی کند.
هلن مینارد کیسلی، دانشمند سیارهشناسی معتقد است که تا زمانی که چیزی شبیه به زیستشناسی را در جایی غیر از روی زمین پیدا کنیم، مسئله زمان است. او به این واقعیت اشاره میکند که ما در منظومه شمسی خود حفرههای بیشتری پیدا میکنیم که ممکن است به گونهای که ما آن را میفهمیم، میزبان زندگی باشد، مانند زیر اقیانوسهای دو قمر بزرگ مشتری. Maynard-Casely همچنین تصدیق می کند که زندگی بالقوه بیگانه ممکن است با “قوانین” ما مطابقت نداشته باشد، و در نظر می گیرد که آیا زندگی بالقوه می تواند به عنوان یک موضوع کاملاً متفاوت با ما تماس بگیرد.
ربکا آلن، کارشناس فناوری فضایی، فکر میکند موجودات فضایی وجود دارند، اما میگوید که بعید است که آنها شبیه انسانها باشند. کلمه “بیگانه” تصویری از موجودی شبیه به انسان را تداعی می کند. با این حال، غالبترین اشکال حیات روی زمین بسیار کوچکتر، قدیمیتر و سختتر هستند: میکروارگانیسمها. این موجودات میتوانند در مکانهایی زنده بمانند که زندگی هیچ گونه فعالیتی ندارد، و اگر موجودات فضایی وجود داشته باشند، احتمالاً به این شکل هستند.
مارتین ون-کراندونک، اختر زیست شناس، فقدان داده های تجربی را به عنوان نشانه ای از وجود هیچ حیاتی در خارج از زمین که با فعالیت های انسانی مرتبط نباشد، ذکر می کند. با این حال، او می پذیرد که دانش ما محدود است. ما کل جهان را بررسی نکردهایم و نمیدانیم چه چیزی ممکن است در یک سیستم شیمیایی دیگر زندگی را تشکیل دهد. با تطبیق این نکات، ون-کراندونک نتیجه می گیرد که پاسخ گسترده تر ممکن است این باشد که ما فقط نمی دانیم، و در واقع ممکن است هرگز ندانیم.
تعداد 0 دیدگاه برای این مطلب ثبت شده است.
دیدگاه شما در رابطه با این مطلب