یک جمله ی انگلیسی وجود دارد که میگوید اگر نمیتوانی شکستشان بدهی، به آنها ملحق شو! اما در واقع این جمله ها برای بازنده هست، اگر بخواهید جزء برنده ها باشید اول باید ده درصد از سهام آنها را بخرید تا این، آنها باشند که برای شکست دادن شما تلاش کنند. این دقیقاً کاری است که ایلان ماسک با توییتر کرد و حالا ماجرای دعوای ایلان ماسک و توییتر پیش آمده است. اما مثل هر داستان دیگری که به ماسک مربوط میشود، ماجرا با این چند درصد سهام تمام نشده است و اکنون توییتر تمام و کمال برای ایلان ماسک است. احتمالاً تا چند سال دیگه هم فکر میکنند ماسک بنیانگذار توییتر بوده، مثل اتفاقی که برای تسلا افتاد. اما چه اتفاقی افتاد که اینطوری شد؟
اکنون توییتر از یک شرکت سهامی عام تبدیل شده به سهامی خاص و صاحبش کسی نیست جز ثروتمند ترین مرد جهان جناب آقای ایلان ماسک، که اندازه ی جمعیت ایران در توییتر فالوور دارد و سالهاست در این پلتفرم برای برند کردن خودش و بالا و پایین کردن ارزش دوج کوین و تبلیغ ماشین های تسلا، استفاده میکند.
شاید گفت فکر تصاحب توییتر وقتی برای ایلان ماسک واقعاً جدی شد که سازمان بورس آمریکا توییت های ماسک به طرز عجیبی قدرت بالا و پایین کردن ارزش سهام های شرکت ها را دارند به سطوح آمد و گفت اگر بخواهند میتوانند ماسک را بخاطر توییت های الکیش به دادگاه احضار کنند و از آن جواب بخواهند. ماجرا این بود که ماسک سال 2018 توییت کرد که میخواهد سهام تسلا را خصوصی کند و همین کافی بود که بازار بورس اوراق بهادر آمریکا را حسابی تکان دهد. خوب مشخص است که این اتفاق اصلاً به مزاق ماسک خوش نیامد و بعد از اینکه گفت وصله ی کلاهبرداریه و من نمیچسبد، مدت ها با سازمان بورس سر توییت هایش درگیر بود. 4 سال بعد اعلام کرد که اصلاً میخواهد توییتر خودش را راه اندازی کند، ماسک معتقد هست که آزادی بیان در توییتر اصلاً بیان نمیشود، چون میگوید نمیتواند هر چی که دلش میخواهد را بدون دردسر و سرک کشیدن سازمان بورس انجام بدهد.
ماسک در توییتر یک نظرسنجی راه انداخت که نتایج آن بسیار جالب بود، آن نظر سنجی این بود که: آیا بنظر کاربران آیا توییتر به طور جدی به اصل آزادی بیان که برای دموکراسی ضروری است، پایبند بوده یا خیر ؟ نزدیک به 70 درصد گفتند که نبوده است!
سپس از آنها پرسید که نظرشان درمورد یک پلتفرم جدید چی است ؟ و تقریباً 52 هزار نفر به این سوال جواب دادند و محبوب ترین جواب ها از این ایده استقبال کردند و گفته بودند، آهای ماسک توییتر رو بخر باید اینجارو مال خودت کنی!
همه ی حمایت های مردمی باعث شد که ماسک در مورد تصمیمش دلگرم تر شود و بعد از یکی دو هفته تاخیر فرم سازمان بورس را امضا کند، که نشان میداد او حالا 2/9 درصد سهام توییتر را در اختیار دارد و بزرگترین سهامدار حقوقی این شرکت اجتماعی محسوب میشود. ای سهام با اینکه از نوع منفعل بود و قرار نبود به ماسک قدرت تصمیم گیری بدهد، بسیار عجیب بود که روز بعد آن مدیر عامل شرکت توییتر اعلام کرد که ماسک قرار است به تیم هیئت مدیره اضافه شود. زمانی هم که یک عده اعتراض کردند که خلاف قوانین سازمان بورس است و البته از اینکه اعضای هیئت مدیره نمیتوانند بیشتر از 9/14 درصد سهام را بخرند، ماسک چند روزی بعدش گفت که من اصلاً بیخیال هیئت مدیره میشوم!
و حالا سهام داران توییتر دسته جمعی از ایلان ماسک شکایت کردند که چون تو اعلام خرید سهام توییتر 11 روز تاخیر داشته، باعث ضرر مالی به آنها شده است. ماسک در این مدت 156 میلیون دلار سود به جیب زد، در حالیکه سهامداران توییتر قیمت ارزان تری سهام خود را فروخته بودند. فکر میکنید وقتی ثروتمندترین مرد دنیا با همچین شکایتی روبرو میشود چیکار میکند ؟
البته که برای ایلان ماسک ثروت 270 میلیارد دلاری، 150 میلیون دلار حتی پول تو جیبی آن هم محسوب نمیشود و آن هم بیدی نیست که با این بادها بلرزد؛ اینجاست که ماسک بالاخره دستش را رو میکند و میکند و میگوید میخواهد کل توتییتر را یکجا به قیمت 44 میلیارد دلار ناقابل بخرد تا دیگر از شر شکایت های سهام دارها و کمیسیون بورس راحت شود. تازه از آنطرف هم دم از آزادی بیان و الگوریتم متن باز میزند تا دل قشر زخم خورده ی توییتر از سیاست های نظارت محتوای حاوی خشونت یا اطلاعات غلط را بدست بیاورد، که بنظر می آید جمعیت آنها بسیار زیاد و پر سرو صدا است. ماسک وقتی پیشنهاد تصاحب توییتر را در سازمان بورس ثبت کرد، به برنامه تد رفت تا دیگر آن چند نفری هم که از ماجرا باخبر نشده بودند، بدانند ماسک آمده توییتر را به قول خودش نجات بدهد. ماسک بیان کرد که توییتر برای او ارزش اقتصادی ندارد، اما برای آینده ی بشر پلتفرم بسیار مهمی است و حس قوی به آن گفته است که هرطور شده باید توییتر را برای خودش کند. ماسک در این برنامه حرفی دیگری هم زد اینکه واقعاً مطمئن نیست بتواند توییتر را تصاحب کند، سابقه ی خرابش هم سر خصوصی سازی تسلا باعث شد حتی هیئت مدیره تویتتر هم به این داستان شک کند.
هیئت مدیره برای جلوگیری از تصاحب توییتر استراتژی معروف قرص سمی را مطرح کرد که به تمام سهامداران فعلی به جز ماسک اجازه میدهد، سهام بیشتری را با تخفیف بخرند تا اینطوری از تجمع سهام در دست ایلان ماسک جلوگیری بشود. اما بعد از اینکه ماسک توضیح داد پول خرید توییتر را میخواهد از کجا بیاورد، داستان عوض شد و هیئت مدیره کلن ماجرای قرص سمی را یادش رفت! ماسک بیان کرد که نصف این پول را از جیب میدهد و بقیه را از بانک قرض میکند.
آیا شما به حرف و توییت های ایلان ماسک اعتمادی دارید ؟ فکر میکنید این ماجرا تا کی ادامه پیدا کند و آیا ماسک میتواند پیروزش شود یا خیر ؟ در صورت تمایل نظرات خود را به اشتراک بگذارید و بسیار سپاسگزاریم که تا اینجا ما را همراهی کردید.
تعداد 0 دیدگاه برای این مطلب ثبت شده است.
دیدگاه شما در رابطه با این مطلب